جستجو
-
۲تصویر
تقسیم متروکات عبدالعلی خان میان وراث، ۱۳۱۰ ق
تقسیم متروکات مرحوم عبدالعلی خان با نظارت ملا رضا میان ورثه مرحوم شامل پدرش، محمد خان، مادرش فاطمه بگوم [بیگم] خانم، دختر صغیر مرحوم با ولایت حاجی خان یاور، همشیره مرحوم، و سهم و مهر همسرش، گوهر تاج خانم دختر بابا خان.
-
۱تصویر
صلح نامه اسکندر خان یاور و دیگران، ۱۳۲۱ ق
مشهدی عباس از طرف خود و قیمومت از طرف صغار مشهدی حنیفه مرحوم، محسن و رحیم، و پسران خدا قلی سلطان زاویه، نورالله و مهدی، یک چارک ملک خود از یک دانگ مفروز از جمله شش دانگ قریه زاویه را در عوض مبلغ دویست و پنجاه تومان رایج هیجده نخودی وزناً و یک هزار صرفاً قران جدید الضرب با شرط اختیار فسخ به معتمد السلطان حاجی اسکندر خان یاور ساکن قریه چیبنی مصالحه کرده است. در حاشیه دختران خدا قلی سلطان، شفا بیگم، طوبی بیگم، فاطمه بیگم، و زهرا بیگم مصالحه را تأیید کرده اند.
-
۴تصویر
صلح نامه میان حاجی اسکندر خان و فرزندان عزت الله سلطان، ۱۳۲۷ ق
۱ و ۲- دو صلح نامه رضا قلی خان، پسر ارشد مرحوم عزت الله خان سلطان، نور محمد خان (با وکالت از طرف عروسش منور خانم، دختر عزت الله خان سلطان)، و نمایندگان آقا حجة الاسلام (قیم صغیران عزت الله خان سلطان، محمد خان مشهور به بیوک خان، و علی اکبر خان)، با حاجی اسکندر خان سرهنگ: اولی درخصوص شش دانگ عصارخانه در قریه چیبنی از محال هشترود با توابع و لواحق در عوض سیصد و پنجاه تومان رایج قران جدید ۴۸ نخودی دو هزار دیناری به شرط فسخ، و دومی درخصوص نیم دانگ از یک دانگ و یک چارک از شش دانگ قریه چیبنی واقع در محال هشترود با توابع و لواحق به مبلغ هزار تومان رایج دو هزاری جدید الضرب مظفرالدین شاهی. در حاشیه هر...
-
۲تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: خطاب به برادرش از بیتوجهی به هشدار او اظهار پشیمانی میکند و از او درخواست کمک دارد؛ اینکه نمیتواند به تبریز بازگردد زیرا برای خود در طهران موقعیتی کسب کرده؛ و اینکه برادرش به واسطه پدر زنش برای نابودی اموال و املاک او نقشه کشیدهاند. در ادامه درباره اختلافات مالی میان خود و برادرش مینویسد و زندگی سخت خود طی دو سالی که به طهران آمده و از مخاطب خواسته تا در غیاب او به کارهایش رسیدگی کند، محرمانه در مورد املاکش در نهران، خانقاه، و گنجینه کتاب، و میزان درآمد آنها و محصول غله و قیمت آن در سال گذشته و همان زمان تحقیق کند. همچنین درباره قروضش نوشته که تنها به سه نفر...
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
پاکت خطاب به نور چشم مکرم عمید لشکر لشکر نویس، تاریخ ۵ شوال؛ نامه از طرف عمه عمید لشکر که محتوای آن به شرح زیر است: درباره نگرانیاش از وضعیت و سلامتی دخترش، صغرا، که از سه چهار سال پیش که او را بردهاند [ازدواج کرده است] و خبری از او ندارد؛ از او میخواهد تا زنی از رعیتهای چیبنی یا زاویه را همراه معصوم و محمد علی بفرستد تا صغرا را ببیند؛ اینکه او و شوهرش را راضی کند که او را به تبریز بیاورد تا او راببیند یا به یکی از دهات چهاراویماق ببرند که مخاطب بتواند بر آنها نظارت داشته باشد، و در هرصورت از سلامتی او خبر بگیرد. در حاشیه منتصر لشکر خواسته همشیره خود را تکرار کرده و گفته اگر بتوانید...
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به غفار خان سلطان
محتوای نامه به شرح زیر است: در گذشته محمد قلی و بیرامعلی را برای گرفتن آرد و پول نزد مخاطب فرستاده بوده و نتیجهای نگرفته، حتی اگر با مخاطب هیچ رابطهای نداشته و از او طلبی هم نداشته، حداقل به واسطه سلام وعلیکی که داشتهاند، میبایست تا به حال به خواهش نویسنده عمل میکرد؛ این بار محمد علی را فرستاده است و مخاطب دیگر نمیتواند بهانهتراشی کند که راهها بسته است، و خواسته برای او یک خروار آرد و پول به صورت برات تجاری از راه مراغه بفرستد؛ و به آمدن زمستان و نداشتن آرد با وجود جمعیت زیاد و اطفال کوچک اشاره کرده است.